من یک مادرم
سلام به دخمل های نازم یکتا و تینا من یک مادرم مادر دو دوختر ناز مادر دو فرشته ایی که خداوند نصیب من کرد نمی دانم چی بگویم ولی روزی اگر هزاران بار سپاسگزار خداوند باشم باز هم کمه چون این نعمت را بر من ارزانی داشت وقتی دخترهایم مامان صدایم می زنند دوست دارم زمانی که می گه مامان فقط به صورتش نگاه کنم هنوز هم باور ندارم این دو تا بچه های من هستند از خون من از وجود من وقتی دختر کوچکم تینا در اغوشم می خوابه و شیر می خوره بعد از این که سیر می شه با خنده ی شیرین به صورتم می خنده و باز هم می گم خدایا شکرت خدایا به بزرگیت قسمت می دهم این طمع شیرین مادرشدن را از هیچ کس نگیرید و همه طمع این مادرشدن را بچشند . الهی امین ...