چشم خوردن خودم ههههههههههههههههههه
سلام عشق های مامانی یکتا و تینا می گن ادم خودش را خودش چشم می زنه مثال منه ها به خدا دیروز ساعت 3 رفتم دنبال دخمل ها یکتا گلی خواب بود که هیچ تینا را فورا برداشتم پا به فرار شوخی کردم اومدم خونه شوشو نهار گرم کرده بود نهار را خوردم به کله ام زد امروز نخوابم برم برای دخمل ها لباس پاییزی بخرم ساعت 4 نیم لباس پوشیده اماده نبرد با جیبم شوشو گفت هر وقت جای کاری داریم این قدر زود حاضر نمی شی ولی وقتی بخواهی پولهای بی زبون را خرج کنی سه سوته حاضری من هم گفتم ما اینیم دیگه رفتم دنبال یکتا که خدا را شکر بیدار شده بود لباس پوشید و راه افتادیم به ولگردی سه نفره من و دخمل هایم ههههههههههههههههه خدا را شکر امس...
نویسنده :
فاطمه
8:25