جشن خانه شهر
سلام دخترم عزیز دلم یکتا جان دیروز عصر اومدم دنبال یکتا با همسایه خانم توکلی المیرا عرفان الهام مریم خانم و هستی کوچولو رفتیم خانه شهر جشن حضرت ابوالفضل خیلی تا خیلی خوش گذشت چه قدر خندیدم جای همگی خالی بعد ساعت 8 بود رفتیم خانه تو که طبق معمولی تاب بازی و اذیت کردن روی حیاط من هم رفتم تا کمی به کارهای خونه برسم ساعت 11 بود که بابایی اومد برای تو و بچه ها بستنی خریده بود 10 دقیقه ایی پایین پیش همسایه بودیم و بعد اومدیم بالا خلاصه روی هم رفته خیلی خوش گذشت . جای همگی خالی خالی ...