گله کردن یکتا از من
سلام به نفس های مامان یکتا و تینا
اول از همه روز دختر را به تمام دختر خانم های دنیا تبریک عرض می کنم
مخصوصا به دو تا دخمل زیبای من یکتا و تینا الهی مامان فدای شما بشه
از دیروز توی فکر هستم چی برای شما دو تا دخمل بخرم
یکتا جون سفارش چند تا گل سر و لاک زرد و ابی و یک سک سک دخترانه
داده خوب از تینا جون چی بخرم؟؟؟؟؟؟
دیشب خونه مامانم دعوت بودیم یکتا جون رفته بود پیش دایی علی اش گفته
دایی بیا می خواهم باهات حرف خصوصی بزنم الهی قربونت برم
بعدش دایی علی اومد پیش من شروع کرد دعوا کردن چرا بچه را اذیت
می کنید گفتم چی شده گفت یکتا اومده گفته دایی مامانم و بابام بعضی
وقتها من را به خاطر اباجی ام دعوا می کنند .
من را باش مثل یخ وا رفتم دلم شکست خیلی ناراحت شدم
خدا می دونه که هیچ وقت بی دلیل یکتا را دعوا نکردم ولی خیلی ناراحت
شدم
عزیزم یکتا جان امیدوارم زمانی بزرگ بشی مامان را درک کنی امیدوارم
بفهمی مامان به اندازه دنیا تو را دوست داره به خدا این قدر درگیر کارو زندگی
هستم کلا اعصابم به هم ریخته هست یکتا جان مامان را ببخش ..
مامان های که سرکار هستند درک می کنند من چی می گم.
در کل عشقمی یکتا جان نفسمی یکتا جاننننننن