انتظار
سلام عزیزان مادر حالتون چه طوره
امروز صبح که از خواب بیداری شدی نفس مامان گفتی نوبت من امروز کجاست گفتم خونه عزیز بزرگه
گریه کردی و گفتی من خونه عزیز کوچکه (مامان خودم) می رم مجبور شدم ببرمت اونجا اخه اونجا
تنها نیستی خاله مریم هم هست . الهی مامان فدات بشه
الان هفته 20 بارداری هستم قراره روز دوشنبه برم دکتر و جواب ازمایش ها و سنوگرافی را ببرم
خدا کنه عفونتم خوب شده باشه عزیز مامان خیلی دلم می خواهد این 20 هفته دیگر هم تمام بشود
و دراغوشم بگیرمت دیگه طاقت انتظار را ندارم واقعا روزها برای یک زن باردار خیلی کند می گذره ....
عزیزم تو مواظب خودت باش قراره به دکتر بگم برایم سنوگرافی بنویسه تا ببینم اخرش جنسیت تو فرشه
معلوم می شه برای من پسر بودن و دختر بودن مهم نیست فقط سالم باشی برای این گفتم جنسیت تو
می خواهم برم سیسمونی برای تو عشق دوم زندگیم بگیرم الهی مامان فدای شما دو غنچه بشه
بابایی به من می گه خیلی عجولی صبر کن ولی چه می شود کرد مادرم و عجول ......