یکتا جونم یکتا جونم ، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره
تینا جونم تینا جونم ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره

عشق های مامان یکتا و تینا

پست دوم سال 91 مریض شدید مامانی

1391/1/20 15:02
نویسنده : فاطمه
512 بازدید
اشتراک گذاری

niniweblog.comniniweblog.com

 

سلام فرشته مامان یکتا گلم

خوبی عزیزم این دومین پست در سال 91 هست برای تو عزیزم می نویسم

یکتا جان بخدا مامان تنبلی نداری باور کن اصلا" وقت هیچ کاری را ندارم این جا سرکار تقریبا دست تنها

هستم مجبورم  کار چند تا را همزمان انجام بدهم شرمنده دختر گلم

توی این چند روز بعد از 20 روز از سال جدید مامانی اصلا" حالش خوب نیست یکتا نمی دونم چم شده

خیلی تا خیلی مریض هستم نمی دانم وقتی بزرگ شدی و این پست را خوندی من در چه حالی باشم

و تو چه جوری باشی یکتا گلم

از اول عید دندون درد بود دندونم که کمی اروم شد سردرد لعنتی میگرنی سراغم اومد چند روز توی

خونه افتاده بودم از سردرد نمی توانستم بلند بشوم الان چند ساله این سردرد من را ول نمی کنه

بعد از این که سردردم اروم شد الان 3 روزه کمر درد وحشتناکی من را گرفته باور می کنی دخترم

 الانکه دارم این پست را برای تو می نویسم از شدت درد داره ضعفم می زنه و حالت تهوع شدید دارم

شب که خونه می ایم واقعا غم را توی چشم های نازت را می بینم می بینم که خیلی ناراحتی داری

بازی می کنی ولی دایم می ایی پیش من و من را بوس می کنی و می گویی مامانی بهتر شدی

دیشب بابایی می گفت دیگه سرکار نرو ولی نمی شود بخاطر بیمه حیفه الان در حال حاضر سابقه بیمه

من 12 ساله نمی شه نصفه رهایش کنم خدایا نمی دانم چه کار کنم

اون هم از خار پاشنه پای لعنتی من که خیلی عذابم می دهد

خدایا شکرت به قول بابایی نمی شه ناشکری کرد خدایا بدتر از این نیار

از خدای بزرگ خواستار سلامتی همه مردم بخصوص مادران هستم و یک گوشه نگاهی به من هم بکنه

یکتا جان دوستت دارم یک عالمه  به قول خودت هر

چی بگم بازم کمه

niniweblog.com

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (9)

نرگسی
22 فروردین 91 10:47
تو هم که بدتر از مامان منی .. انشالله که خدا بهت سلامتی بده عزیزم .. مرسی بابت کامنتت .. راستی چرااااااااااااااا عکس گل دخترتو نمیذاری ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان زهره
22 فروردین 91 12:59
سلام عزیزم.همه ما زنان کارمند مجبوریم از یه چیزی بزنیم به یه چیز دیگه برسیم.از خدا می خوام که هرچه زودتر خوب بشی و از درد و غم رها بشی.روی گل یکتا جون راببوس
مامان حنا
23 فروردین 91 20:24
سلام عزیزدلم با شنیدن بیماریتون خیلی ناراحت شدم ایشالله که هر چه زودتر سلامتیتون رو بدست بیارید مواظب یکتای عزیزمم باشید و از طرف من هم ببوسیدش ما رو از احوال خودتون بی خبر نزارید
نرگسی
26 فروردین 91 18:49
مرسی عزیزم برات رمزو خصوصی میذارم ..
سارا-تارا
27 فروردین 91 7:53
ایشاا.. زودی خوب خوب بشی مامان گل...
مامان نازدونه ها
27 فروردین 91 12:13
سلام انشالا همیشه بلا از خودت وعزیزانت دورباشه منم مامان یکتام
مامان زهره
28 فروردین 91 9:29
سلام کجائین ؟گل دخترم کجاست
مامان زهره
29 فروردین 91 9:04
عزیز بهتر شدی؟!
مامان ارمیا
30 فروردین 91 12:54
سلام خانوم. خدا بد نده. ایشالله روز به روز بهتر بشی. ببخشید عکس کمپوت نداریم.