پست اول سال 91
سلام عزیزان
سلام دوستان
سلام دختر گلم یکتا عید همه تون مبارک
امیدوارم سال خوبی داشته باشید امسال عید با سالهای قبل کمی فرق می کرد چند روز تعطیلی
هورا تقریبا 10 روز تعطیلی داشتیم و دایم کنار تو دختر عزیزم و شوشو جان بودم خیلی خوش گذشت
صبح ها با تو دختر نازم ساعت 10 بیدار می شدیم صبحانه می خوردیم بعد می رفتم دنبال تدارک نهار
بابایی صبح زود می رفت مغازه تا ظهر ساعت 2 می اومد خونه بعد 3 تایی بعد از نهار کمی خوابیدیم
خوابیدن تو و من مثل خرس قطبی بود
بعد ازظهر همه کمی تو خیابانها می گشتیم بعد خونه عزیزا می رفتیم در کل خیلی خوب بود دخترم
مخصوصا کنار تو فرشته ناز
راستی مامانی عیدی هم مل پارسال پول خیلی جمع کردی دیشب داشتم می شمردم پول های عیدی
تو گلم 240 هزار تومان بود هورا...........
توی این سه سال عید ی که تو کنارمون بودی هر سال عیدیهات برایت طلا خریدم امسال هم گفتم
طلا می خرم به امید حق
الان زنگ زدم خونه مادرشوهرم یعنی عزیز بزرگه تو وروجک داشتی نهار می خوردی نوش جانت
دلم خیلی برایت تنگ شده بعد از 2 هفته در کنار هم دوباره دل کندن و اومدن سرکار برایم کمی سخته
ولی چه کنم دخترم
خوب عزیز دلم باید کم کم برم دنبال کارهای دارایی مربوط به شرکت فردا اخرین مهلت هست امروز
اصلا" حال و حوصله کار کردن را نداشتم
روز خوبی را داشته باشی گلم