یکتا جونم یکتا جونم ، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره
تینا جونم تینا جونم ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

عشق های مامان یکتا و تینا

یکتا جان و خاله

1390/6/16 8:43
نویسنده : فاطمه
449 بازدید
اشتراک گذاری

niniweblog.com

 

سلام بر عشقم و عزیز زندگی من و بابایی

دختر گلم ببخشید این چند روز کمی کار داشتم نتوانستم

برایت بنویسم خوبی گلم

دیشب خاله زهرا اومد خونمون اخه شوهرش رفته سیرجان

چند روزی نیست و اون هم تنها بود اومد خونمون نمی

 دونی تو چقدر خوشحال بودی که امشب خاله زهرا پیشمون هست .

موقع خوابیدن گفتی مامان من کنار خاله زهرا تو اون اتاق

 بخوابم گفتم باشه ولی مطمن بودی

نمی خوابی چون عادت کردی کنار خودم باشی

همین جور شد ساعت 12 بود که فرار کردی و اومدی کنار

من خوابیدی .

عزیزکم نمی دانی صبح ها که بیدار می شوم که بیایم

سرکار تو مثل فرشته ها خوابی چقدر دلم می خواست

 ببوسمت ولی می ترسم بیدار بشی و گریه کنی که بیایی

همراه من عزیزکم دوستت دارم و

از این جا می بوسمت یکتا جانniniweblog.com

niniweblog.com

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

مامان ارميا
16 شهریور 90 10:13
همه مامان هاي شاغل موقع رفتن سر كار حس غريب شما رو دارن. منم همين طور. خيلي سخته.
مامان ریحانه
16 شهریور 90 20:26
مرسی عزیزم که به ما سر زدید خدا یکتا جونو براتون نگهش داه
مامان فهیمه
17 شهریور 90 9:38
مامان آروین
19 شهریور 90 14:27
سلام عزیزم ممنون از اینکه به ما سر زدید راستی عکسای یکتا جونو نمیزارید فقط دوتا عکسشو دیدم خیلی نازه خدا براتون نگه داره
مامان تارا - سارا
20 شهریور 90 7:31
سلام به مامان گل و ناز دخملش. دخملی رو از طرف من یه ماچش کن. راستی یه خرده از دخملیمون عکس بزار کیف کنیم.