یکتا جونم یکتا جونم ، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره
تینا جونم تینا جونم ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره

عشق های مامان یکتا و تینا

برف و

1392/11/13 13:44
نویسنده : فاطمه
645 بازدید
اشتراک گذاری

totalgifs.com boneco-de-neve gif gif 15.gif

سلام وروجک های مامانی روزهای برفیتون خوششششششششش

ای وای دوباره تینا گلی سرما خورده الان دو روزه بد جوری سرما خورده

در حدی که شب ها اصلا نمی توانه بخوابه و کارخونه شمع سازیش

دوباره فعال شده نیشخند دیگه کلافه شده ام . خدا کنه زودتر خوب بشه و

این ویروس لعنتی دومش را بگذاره رو کولش و بره ....

اگر نرفت به قول یکتا شوتش می کنیم بیرون هههههه

دیروز خیلی خسته بودم خاله پری تشریف فرما شدند و من هم دل درد

به هر بدبختی بود تینا را خواب کردم و پریدم توی اشپزخانه برای

نهار امروز غذا درست کنم واقعا معضلی شده برای ما خانم های چی درست

کنیم ها به خدااااااااا

بلاخره تصمیم بر این شد جوجه کباب تابه ایی درست کنم خوشمزه

جای همگی خالی عالی شدند من نخوردم شب همسری اومد ناخنک

زد بهشون گفت گذاشتمشون یخچال برای نهار ظهری .

دیشب کمی برف اومد چنان درشت و زیبا می بارید ما هم نه برف ندیده

هستیم ذوق مرگ شدیم در حد تیم ملی نیشخند

یکتا خانم اخ جون فردا تعطیله من هم به امید باریدن یک متر برف خوابیدم

ولی صبحی که بیدار شدیم دیدیم نه بابا سرکار موندیم مثل خرس های

قطبی خواب الود تکون تکون خوران رفتیم دستشویی اخه دیشب هم خیلی

بیدار خوابی کشیدیم برای تینا الهی من بمیرم طفلکی گریه

ولی یکتا خانم پاش کرد توی یک کفش که من نمی روم چون برف باریده

بابا کو برف ؟؟؟؟؟؟؟؟ از اون بله از ما نه دیگه هیچی رفت خونه مامانی

قراره این هفته برم برای دخملی ها لباس عید بخرم تا هنوز خلوت

هست نمی دانم چی بخرم دوست دارم مثل هم ست باشند تا برم

ببینم چی گیرم می اید .

خوش به حال مامان محیا گلی زرنگ تر از این حرف ها هست خرید های

محیا جون را کرده ولی ما تنبل نشستیم کنج خونه............ ببخشید

کنج محل کارمون.............

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

مانی محیا
13 بهمن 92 14:20
ای کلک. میای پست میخونی و نظراتو تو پیتای خودت میگی... عزیزم کمکی از ما برمیاد بگو.. تهران هیچیش خوب نباشه بازار زیاد داره... یه چیز بگم کفش محیا رو شهریور خریدم. تو حراج تابستونه ها الان مجبور نیستم 100 تومن پول کفش بدم کلک منم یا تو که کفشش هم شهریور خریدی و دل من را سوختی
razgol
14 بهمن 92 0:34
سلام ای وای از دست این سرماخوردگی سلنا هم مریض شده بود واقعا درکت میکنم خیلی سخته بچه مریض بشه البته شما که با ویروس سرماخوردگی دوست جون جونی شدین همیشه خونتون پلاسه و ازتون دور نمیشه ولی خب امیدوارم دختر گلمون زودتر خوب بشه من که اینقدر لباس برایه سلنا خریدم که همسری گفته نمیخواد برایه عیدش چیزی بخری یکی به نفع خودم و همسری بعد عمری نوبت به ماهم میرسه از وقتی که باردار شدم همش برایه سلنا خرید میکنم و هیچی برایه خودم نخریدم این دفعه دیگه نوبت خودمه ای ول عزیزم یک هیچ به نفع تو
مامان سيد محمد سپهر
23 بهمن 92 16:28
ممنون از اينهمه لطف متشكرم
ساراخواهر
13 اسفند 92 8:25
امروز اولين بار هست كه به وبلاگ شما سر مي زنم، چه خوب كه دوتا دختر داريد، به به... من عاشق دخترا و جريانان خواهرانه بين دخترا هستم، ايشالا خدا به خودم هم دتا دختر بده، چميدونم شايدم سه تا... ايشالا كه كلي خوش و خرم باشيد. مرسی گلم خواهر نعمت بزرگی هست