یکتا جونم یکتا جونم ، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره
تینا جونم تینا جونم ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

عشق های مامان یکتا و تینا

کم خونی یکتا

1390/6/5 16:16
نویسنده : فاطمه
438 بازدید
اشتراک گذاری

niniweblog.com

سلام دختر مامانی عزیز دلم مامانی

niniweblog.com

الان زنگ زدم باهات کلی حرف زدم وقتی باهات

حرف می زنم دلم غش می ره عزیزکم

niniweblog.com

چند وقتی هست که اشتهای غذایت خیلی بد شده

اصلا" غذا نمی خوری نمی دانم چرا دکتر هم چند

تا شربت ویتامین و قرص فولیک اسید برایت نوشت

مجبوری بخاطر کم خونی ات قرص اهن بخوری

هر کی تو را می بینه می گه وای یکتا چقدر لاغر

شده بخاطر همین خیلی ناراحتم خدا کنه چیز

مهمی نباشه رنگ و رویت زرد شده می دانم بخاطر

کم خونی که داری این جور هستی .

خوب از شیطونی هایت بگم که همه را کلافه کردی

عصر پنجشنبه گوشی موبایلم زنگ خورد که من

رفتم ان را بیارم تو زودتر دویدی که اون را برداری

وقتی من رسیدم دست من را محکم نیشگون

گرفتی . کمی دعوایت کردم فورا" خودت را لوس

می کنی داشتم کارهایم را می کردم که همراه بابا

بریم بیرون گفتی مامانی کجا؟

گفتم می خواهم برم سرکار

گفتی من هم بیایم

گفتم نه تو ببین دست مامانی را چه کار کردی

کمی نگاهی به دست مامانی کردی فورا" اومدی تو

بغلم گفتی جانم عزیزم بگذار بوسش کنم

اروم نگاهی زیر چشمی به بابایی کردی گفتی

بابایی این کار را کرده من دعواش می کنم

من را باش قهقههقهقههقهقههقهقهه

niniweblog.com

واقعا" سیاست را داشته باشید

niniweblog.com

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (9)

شیپلپلون
5 شهریور 90 16:37
ایشالا زود نازگلت حالش بهتر می شه
مامان پریا
5 شهریور 90 16:55
سلام یکتا جونم خدا بد نده مامان مهربون خدا بزرگه انشاءالله که چیزی نیست به دلت بد راه نده زود بر طرف می شه برای یکتا جونم بای
سمیه: مامان مسیح
6 شهریور 90 10:22
سلام خاله جون.....بیا پیشمون...ما آپیم با پست جشن تولد مسیح کوچولو... با تفسیر و تصویر...
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
6 شهریور 90 16:30
یکتاجونم حتما داروهاتو خوب بخور تا زود زود خوب بشی. باشه گلکم. دوست دارم.
سیما - مامان هلیا
7 شهریور 90 8:50
سلام نگران نباش گلم . خوب خوب میشه . چرا از یکتا جون عکس نمیزاری ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دوست دارم ببینمش .
مامان پرهام
7 شهریور 90 11:37
سلام عزيزم ممنونم كه به من سر زدي چه دختر نازي هستي يكتا جون
مامان ارميا
7 شهریور 90 12:27
چيز مهمي نيست نگران نباشين. مراقبش باشين تا خوب غذا بخوره.
مامان مهسا
9 شهریور 90 12:43
الهی. عزیز خاله. زودی خوب میشی. عیدت مبارک عزیز دلم. مواظب خودت باش نفسم.
مامان تارا - سارا
12 شهریور 90 9:19
سلام به مامان گل و دخمل نازش. مدتی بود که نبودم و نتونستم بهتون سر بزنم.مرسی از اینکه همیشه به یاد من و تارا بودید و بهمون سر میزدید و مرسی از پیغامهاتون. آخی دخملیمون مریض شده. ایشاا... زودی خوب شه عزیز خاله...