یکتا جونم یکتا جونم ، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره
تینا جونم تینا جونم ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

عشق های مامان یکتا و تینا

دل تنگی مامانی

1390/5/26 16:37
نویسنده : فاطمه
370 بازدید
اشتراک گذاری

niniweblog.com

سلام گلم و بلبلم

niniweblog.com

زنگ زدم خونه عزیز بزرگه گفت خوابی دلم برای صدایت خیلی تا خیلی تنگ شده است .

niniweblog.com

شب ها که وقتی می ریم خونه تا بابایی بیایه خیلی باهم بازی می

کنیم بعضی وقتها مثل یک خانم بزرگ می شینی پای درد دل مامانی

و گوش می دی که مامانی چی می گه گلم امروز دلم خیلی گرفته

 دوست داشتم الان کنارم بودی نمی دانم چم شده می دانم خیلی

خسته ام دوست دارم چند روزی مرخصی باشم وبتوانم کنار تو و

بابایی باشم اخه من تا ساعت ٦ سرکارم تا از سرکار می ایم تا بریم

خونه ساعت ٨ می شه بابایی هم شب ها ساعت ١١ می ایه من و

 تو تنها تا ساعت ١١ منتظر بابایی هستیم بعدشم که بابایی بیایه تا

شام بخوره و من جمع کنم می شه ساعت١٢ دیگر نای نشستن را

ندارم مجبورم تو را زود بخواب بکنم اخه تو تا ساعت ١ بیداری مجبورم

به هر بهانه ای بخوابت کنم چون باید زود بخوابم و صبح برم سرکار

عزیزم روزها خیلی برایم کسل کننده شده خیلی زیاد دوست دارم

چند وقتی توی خونه پیش شما باشم من که کمتر بابایی را می بینم

فقط شب ها اون هم ٢ ساعت خیلی دق کردم عزیزم کاش زودتر

بزرگ می شدی و درک می کردی .........

niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

فرناز
28 مرداد 90 6:22
سلام مامان یکتا جون امروز بالاخره موفق شدم بیام پیشتون و ازتون تشکر کنم به خاطر حضور سبزتون در وبلاگ ریحانه ام. راستی ممنونم که لینکم کردین حتما لینکتون می کنم.
فرناز
28 مرداد 90 6:23
یادم رفت یکتا دردونه رو بوس کنم.
مامان ارميا
30 مرداد 90 10:56
آره عزيزم. مرخصي بگير و استراحت كن. با انرژي وروحيه قوي برگرد سر كار. براي يكتا جون هم بهتره.
helia & sara
30 مرداد 90 12:58
همه زندگی ها همینطور شده عزیزم غصه نخور ولی این فرشته های آسمونی چه گناهی دارن که باید اینقدر از مامانشون جدا باشن (با هم همدردیم) بوسسسسسس برای یکتا جونم
نازنین نرگس نفس مامان
1 شهریور 90 1:28
ایشالا که شرایط محیا میشه و بیشتر پیش یکتاجون میمونید