شعر مورد علاقه یکتا گلم
عزیزکم خوبی گلم دیروز که اومدم توی خونه عزیز دنبالت اصلا" نگذاشتی من بشینم فورا" ساک دستی ات که لباس هایت داخلش هست برداشتی گفتی مامان جون بریم خونه خودمون عزیزم تازگی ها خسته می شی که بیرون باشی دوست داری زودتر برگردی خونه خودمون من هم گفتم باشه بگذار یک چایی بخورم می رویم فورا" اومدی بالای سرم و گفتی باشه زود بخور بریم مجبور شدم چایی داغ را بخورم و بیایم خونه
توی ماشین وقتی می شینی شعر مورد علاقه ات را می خونی گلم
اتل متل یک مورچه
قدم می زد تو کوچه
اومد یک کفش ولگرد
پای اون را لگد کرد
مورچه پا شکسته راه نمی ره نشسته با برگی پاش را بسته
اون نمی تونه کار کنه دونه را بار کنه تو لانه انبار کنه
مورچه جونم تو ماهی عیب نداره سیاهی خوب بشه پات الهییییییییی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی