خونه تکانی عید
سلام گلم و بلبلم
دیشب با بابایی قالی ها را جمع کردیم که بدهیم قالی شویی تو را بردم خونه عزیز چون همش اذیت می کردی و می گفتی من هم کمک کنم الهی قربون اون دستهای کوچولوی تو دخترم بشم وقتی شب اومدی خونه خونه را اون جوری دیدی گفتی مامانی چرا خونه مون قشنگ نیست و شب هم که مجبور شدیم توی سالن بخوابیم چون اتاق خواب هم پر از اثاث شده بود شب بیدار شدی و بهانه گرفتی که بریم توی اتاق خواب بخوابیم عجب شبی بود دیشب .........
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی